زندگی از نگاه من

جایی واسه چیزایی که تو هیچ جا نیست!!

زندگی از نگاه من

جایی واسه چیزایی که تو هیچ جا نیست!!

بشقاب پرنده‌های زیر آبی – بخش دوم

بشقاب پرنده‌های زیر آبی – بخش دوماه

اتفاقاتی در اعماق اقیانوس‌ها که ما از آن بی‌خبریم (قسمت دوم}


شمع مومی کریستف کلمب
یکی از اولین گزارش‌ها درباره یوسوها در دفتر یادداشت‌های کریستف کلمب یافت می‌شود. در تاریخ 11 اکتبر 1492/20 مهر 871 او شاهد یک یوسوی شگفت انگیز بود. در ساعت 10 شب در این تاریخ، آسمان صاف بود و کلمب و گروهش روی یکی از عمیق‌ترین و اسرار آمیزترین بخش‌های اقیانوس اطلس یعنی مثلث برمودا بودند. عمق اقیانوس در زیر کشتی آنان حدود 6 کیلومتر بود. ناگهان نورهایی غیرزمینی از اعماق اقیانوس ظاهر شدند. یکی از افراد کلمب به نام گوتیِرِس نیز روی سانتا ماریا (کشتی کلمب) همراه با او شاهد بالا آمدن یک جسم بشقابی شکل از درون آب بود. نور شدیدی که شبیه هیچ چیز دیگری که آنان تا آن روز دیده بودند به نظر نمی‌رسید، ناگهان از درون آب به آسمان رفت. آنها نمی‌دانستند تا پنج ساعت بعد، دنیای نو را کشف خواهند کرد.
در یادداشت‌های کلمب چیزی می‌خوانیم که می‌تواند به عنوان یک یوفو تعبیر شود؛ «نور یک شمع مومی که در آسمان شب بالا و پایین می‌رود.»
این داستان تنها اتفاق از این دست نبود که برای کلمب روی می‌داد. در طول سفر دو ماهه او، یادداشت‌هایش وقایع و حوادث عجیبی را به‌طور مرتب نشان می‌دهند.

سپرهای درخشان اسکندر
نمونه دیگری که از معدود گزارش‌های باستانی در مورد یوسوهاست، به سال 329 پیش از میلاد و زمان اسکندر باز می‌گردد. درواقع او بعد از مشاهده سپرهای درخشانی که از آب‌های رودخانه جاکسارتیز در هند بیرون می‌آمدند و دوباره در آن فرو می‌رفتند، متقاعد شد وسایلی از دنیایی دیگر را مشاهده کرده است. او شش سال بعد زندگی اش را با استفاده از چیزی که «زنگ غواصی» می‌نامیدند و تصور می‌شود اولین زیردریایی تاریخ است، به دنبال مدرک دیگری مبنی بر وجود آنچه دیده بود، گشت.
بعضی معتقدند ماجراجویی‌های او به بهانه یافتن این اجسام در واقع هدفی بزرگ‌تر یعنی کشف و تسخیر قلمرویی بود که تمام ذهنش را مشغول کرده بود؛ آتلانتیس.

یوسوی افلاطون
از آتلانتیس برای اولین بار در تاریخ مدرن در نوشته‌های افلاطون یعنی کتاب‌های تیمائوس و کریتیاس یاد می‌شود. طبق این نوشته‌ها، این قاره مورد خشم خدایان قرار گرفت و در طول یک روز و یک شب به زیر آب رفت و نابود شد. امروزه بعضی از محققان این فرضیه را مطرح می‌کنند که آتلانتیس هنوز وجود دارد و شاید تنها یا یکی از مراکز فعالیت یوسوها باشد. این فرضیه توضیح می‌دهد که چگونه به دلایل تجاری، دریای مدیترانه بهترین مکان روی زمین برای بنای شهرهایی زیر آبی و نشر دانش آتلانتیس است.
مصر و یونان و اروپای باستان
در فرضیه آتلانتیس به این نکته هم اشاره می‌شود که یونانیان باستان اولین مردمانی بودند که گزارش رؤیت یوسوها را ثبت کردند. البته آنان در این امر تنها نبودند. محققان معتقدند مصریان باستان هم گزارش مشاهداتشان را در این زمینه در هیروگلیف‌های خود ثبت کرده‌اند. در یکی از معابد مصر باستان نقوشی وجود دارد که شبیه زیردریایی و هلی کوپترهای امروزی است. اینکه این نشانه‌ها با چه هدفی در آنجا نقش شده‌اند، هنوز برای ما مشخص نیست. یکی از قدیمی‌ترین موارد اروپایی در این زمینه به قرن یازدهم و انگلستان مربوط می‌شود. در سال 1067/446، مردمی که در نزدیکی ساحل بودند، دیدند که جسمی مشتعل از آسمان پایین آمد، نور آن به‌قدری شدید بود که تمام منطقه را روشن کرد. سپس متوقف شد، دوبار بالا رفت و بعد به درون آب فرو رفت.

ابر غلیظ فیلادلفیا
کارل فاینت حدود 10 سال است که به مطالعه یوسوها می‌پردازد و در وب‌سایت او به آدرس waterufo.net بیش از 900 گزارش مدرن و باستانی در اختیار بازدیدکنندگان قرار گرفته است. بر اساس تحقیقات او، یکی از اولین گزارش‌های یوسوها در قرن بیستم در تاریخ اول آگوست 1904/10 مرداد 1283 در روزنامه فیلادلفیا اینکوایرر چاپ شده. بر اساس گزارش این روزنامه، یک کشتی باری انگلیسی به نام «موهیکن» در راه خود به سمت فیلادلفیا درون ابری فلزی گرفتار می‌شود که مانند فسفر می‌درخشید.
بر اساس تحقیقات بیشتر کارل، مشخص شد کاپیتان و خدمه این کشتی، جسمی که درون ابری غلیظ بود، از سمت اقیانوس به سمت آنان آمد و کشتی را در بر گرفت. زمانی که ابر، کشتی آنان را فرا گرفته بود، آنان قادر به انجام هیچ کاری روی کشتی نبودند. در روزنامه نوشته شده که سوزن قطب‌نمای کشتی به سرعت می‌چرخید و هیچ جهت خاصی را نشان نمی‌داد. خدمه هم نمی‌توانستند هیچ چیز فلزی را از روی عرشه تکان دهند یا بردارند.

یوسوی بندر شگ
اما به‌طور حتم، شگفت‌انگیزترین گزارش در این زمینه مربوط می‌شود به کانادا. این تنها حادثه مربوط به یوسوهاست که توسط مقامات دولتی مستند شده است. در شب 4 اکتبر 1967/12 مهر 1346، اتفاقی بر فراز آب‌های یکی از سواحل بندر شَگ مشاهده شد که برای همیشه، این ناحیه را در ذهن محققان ثبت کرد. کریس استایلز و دان لجر، 15 سال گذشته را به تحقیق در مورد حادثه سال 1967 گذرانده‌اند. این پرونده که در زمان خود در تمام کانادا مشهور بود، مدتی است به دست فراموشی سپرده شده است. در کتاب آنها با نام «جسم تیره» به جنبه‌های مختلف این ماجرا پرداخته شده است.
کریس می‌گوید: «دلیل اینکه این ماجرا با دیگر گزارش‌ها فرق دارد این است که در این حادثه، ما با جسمی حقیقی طرف هستیم که از آسمان پایین آمده و در آب سقوط می‌کند. در اثر این سقوط نیز نور و صدای مهیبی ایجاد می‌شود. این حادثه از یک جنبه دیگر هم حائز اهمیت است و آن اینکه هیچ کس گزارش یک یوفو را به پلیس نداد؛ بلکه همه می‌گفتند نوری در آب سقوط کرده است و نگران بودند که شاید هواپیما بوده باشد.
نورم اسمیت که یکی از سه مشاهده در قید حیات این حادثه است داستان را این‌گونه تعریف می‌کند: «ما سه نفر بودیم که نورها را دیدیم. بعد مثل این بود که به سمت ما حرکت می‌کرد. بعد پایین رفت و ما فکر کردیم هواپیمایی است که سقوط کرد. پس بلافاصله پشت ماشین‌های پدر و عمویم پریدیم و خودمان را به لب آب رساندیم. وقتی اینجا رسیدیم، 10 یا 12 نفر دیگر هم آنجا بودند.بعد از 2 یا 3 دقیقه، نورهای درون آب خاموش شدند.»
پلیس محلی هم به وسیله قایق‌های ماهیگیران محلی مثل نورم شروع به جست‌وجوی آب‌ها کرد که تا حدود 3 بامداد طول کشید. در ظهر 6 اکتبر/14 مهر، یک گروه هفت نفری غواصی به آنجا رسیدند و آخر هفته را به جست‌وجو در آب‌ها پرداختند. آنها هم چیزی پیدا نکردند و در گزارش خود در نهایت عنوان یوفو به معنای شیء پرنده ناشناس را برای آنچه آنجا سقوط کرده بود، انتخاب کردند.
بر اساس گزارش رسمی دولت، این جسم از جنوب به سمت شمال و در امتداد خط ساحلی نواسکوشیا حرکت می‌کرد. در یک نقطه از مسیرش متوقف و در هوا شناور می‌شود. حدود ساعت 11:20 با زاویه 45 درجه و در فاصله حدود 270 متری از ساحل، درون آب سقوط می‌کند.
طبق یافته‌های کارل، زمانی که پلیس سلطنتی کانادا به محل این حادثه رسید، یوفو هنوز در سطح آب شناور بود. همین‌طور گفته می‌شد این جسم، نوعی کف زرد رنگ از خود بیرون می‌ریخت.
در هفته‌های آتی، اتفاقات عجیبی رخ می‌دهد. بعد از اینکه تمام روزنامه‌ها و رسانه‌ها در کانادا این خبر را بازگو کردند، تنها چند روز پیش از اینکه ارتش، این حادثه را به عنوان یک رویداد مربوط به اشیای پرنده ناشناس طبقه بندی کند، جسم دیگری درست در همان نقطه وارد آب می‌شود. یک هفته در کف بستر آب در کنار جسم اولی آرام گرفته و بعد هر دو آنان در زیر آب به سمت خلیج بِین حرکت می‌کنند. در خلیج بِین نیز از آب خارج شده و هر دوی آنها به سمت آسمان پرواز می‌کنند. در این حال، نور یکی از آنها زرد رنگ و دیگری هم قرمز رنگ بوده است.
کارل توضیح می‌دهد: «مدارک زیادی وجود دارند که ثابت می‌کنند این وسیله یک یوفو است.
مهم‌ترین مدرک در این زمینه هم گزارش دولتی است که صراحتا اعلام کرده این جسم، منور، شناور غرق شده، هواپیمای سقوط کرده و در واقع جسم شناخته شده دیگری نبوده است

بشقاب پرنده‌های زیر آبی – بخش اول

  – مساحت کره زمین چیزی حدود 510 میلیون کیلومتر مربع است که بیش از دوسوم آن را آب پوشانده و قسمت بسیار بزرگی از این آب که اقیانوس‌ها و دریاهاست کنکاش نشده‌اند. در واقع دانش ما درباره سطح ماه خیلی بیشتر از دانسته‌هایمان در مورد اقیانوس‌های زمین است. البته از زمانی که اولین گزارش‌های مشاهدات یوفوها در آسمان ارائه شدند، گزارش‌هایی هم در مورد اشیای پرنده ناشناسی که در آب فرو می‌رفتند یا از آب بیرون می‌آمدند وجود داشته است‌ (به این اجسام ناشناس عنوان یوسو «Unidentified Submerged Object» اطلاق می‌شود) بر اساس تحقیقات محققان، یوفوهای آب‌های عمیق، به راحتی به رفت و آمدهای خود در آب‌های زمین می‌پردازند. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا یوفوها به این سیاره رفت‌وآمد می‌کنند یا اینکه از راهی خیلی نزدیک‌تر آمده‌اند؛ شاید از اعماق اقیانوس‌ها؟ آیا شهرها یا پایگاه‌هایی در زیر اقیانوس‌ها وجود دارد؟ آیا آتلانتیس یکی از این پایگاه‌هاست؟ واقعا اشیای پرنده ناشناس برای چه به زیر آب دریاها و اقیانوس‌ها رفت و آمد می‌کنند؟ بیایید با هم نگاهی به گزارشات و داستان‌های مربوط به یوسوها بیندازیم.
ادامه مطلب ...