زندگی از نگاه من

جایی واسه چیزایی که تو هیچ جا نیست!!

زندگی از نگاه من

جایی واسه چیزایی که تو هیچ جا نیست!!

گوشتخوار جنگل های پایین دنیا

گوشتخوار جنگل های پایین دنیا


گوشتخوار  جنگل‌های پایین دنیا
«تاسمانی» سرزمین پستانداران باستانی است. اینجا قلمروی کیسه‌داران بومی در نیم‌کره‌ی جنوبی سیاره‌ی زمین است: کیسه‌داران شناخته شده‌ای مانند کانگورو و همچنین پستانداران کیسه‌دار کمتر شناخته شده‌ای مانند گرگ تاسمانی...
 «تاسمانی» سرزمین پستانداران باستانی است. اینجا قلمروی کیسه‌داران بومی در نیم‌کره‌ی جنوبی سیاره‌ی زمین است: کیسه‌داران شناخته شده‌ای مانند کانگورو و همچنین پستانداران کیسه‌دار کمتر شناخته شده‌ای مانند گرگ تاسمانی. این جزیره شاید از معدود مکان‌های باقی‌مانده‌ای است که هنوز به‌طور کامل مورد دست‌اندازی انسان‌ها قرار نگرفته و بخش‌هایی از جنگل‌های انبوه و ارتفاعاتش، دست نخورده و بکر در جنوب شرقی استرالیا جاخوش کرده است. از پستانداران شگفتی که در این بخش از کره‌ی زمین زندگی می‌کرده و شاید هنوز هم در جنگل‌های درهم تنیده‌ی آن بتوان ردپایی از او یافت، گرگ تاسمانی است. اگر فیلم «شکارچی» (The Hunter) را دیده باشید، با ماجرای تلاش دانشمندان برای یافتن نشانه‌هایی از حضور گرگ‌های تاسمانی در جنگل‌های آن مناطق آشنا هستید. در دنیای واقعی نیز همه‌ی زیست‌شناسان، انقراض این گرگ را باور ندارند. شکارچی‌ای که می‌تواند هنوز هم در سایه‌روشن جنگل‌های تاسمانی، به‌دور از چشم انسان‌ها به زندگی خود ادامه دهد. عجیب نیست که روی بازوی افسران یگان‌های ویژه‌ی ارتش استرالیا، تصویری از گرگ تاسمانی نقش بسته است.

  یک گوشتخوار استثنایی
کاشفان فرانسوی در سال 1792 (1171) اولین‌بار گرگ تاسمانی را مشاهده و توصیف کردند. این پستاندار با نام علمی Thylacinus cynocephalus  جانداری شکارچی است با سر بزرگی شبیه به سر سگ‌های اهلی. ترجمه‌ی نام علمی این جانور نیز اززبان لاتین گواه همین موضوع است: کیسه‌دار کله سگی. این حیوان، بزرگ‌ترین گونه‌ی گوشتخوار کیسه‌دار شناخته شده‌ است. طبق برخی شواهد، به‌نظر می‌رسد این حیوان در اوایل قرن بیستم منقرض شده است. این گوشتخوار را ببر تاسمانی نیز می‌گویند که به دلیل وجود خطوط سیاه‌رنگ روی سطح پشتی بدنش است. بااین‌حال در اغلب نوشته‌ها از این کیسه‌دار با عنوان گرگ تاسمانی یاد می‌شود.
قلمروی اصلی این شکارچی در جزیره تاسمانی، جنگل‌های شرق استرالیا و جزایر مجاور ساحل جنوبی و شرقی استرالیا بوده و نقش آن «شکارچی رأس هرم غذایی» بوده است. از این نظر، گرگ تاسمانی با پستاندارانی نظیر گرگ و ببر «فرگشت همگرا» داشته است هرچند خویشاوند کیسه‌داران گوشت‌خوار استرالیایی مثل شیطان تاسمانی و «نامبَت» (Numbat) بوده است.
گرگ تاسمانی یکی از تنها دو کیسه‌داری است که در هر دو جفت نر و ماده می‌توان کیسه را مشاهده کرد (کیسه‌دار دیگر صاریغ آبزی است). در جنس نر وجود کیسه برای حفاظت از بیضه‌هاست و در ماده‌ها ایفاگر نقش مراقبت از نوزدان و محلی برای رشد و کامل شدن بدن آنهاست...

معمای وارمینستر

نویسنده: دیوید کلارک، ترجمه: سید معین عمرانی
معمای  وارمینستر
براساس ادعاهای ثبت شده در دهه‌ی ۱۹۶۰/ 1340، آسمان‌ها پر از نشانه‌ها و عجایب بودند. بشقاب‌پرنده‌ها در آن زمان، بخشی از انفجار علاقه به مباحث مربوط به علوم و مکاتب اسراری بودند...
براساس ادعاهای ثبت شده در دهه‌ی ۱۹۶۰/ 1340، آسمان‌ها پر از نشانه‌ها و عجایب بودند. بشقاب‌پرنده‌ها در آن زمان، بخشی از انفجار علاقه به مباحث مربوط به علوم و مکاتب اسراری بودند. این موج از انگلستان و ایالات‌متحده آغازشده و به دیگر نقاط جهان سرایت پیدا کرد. در دنیای غرب، هزاران نفر از جوانان درگیر «جنبش‌های عصر جدید» (New Age Movements) شدند. آنها به استفاده از شیوه‌های عرفانی شرقی، مواد روان‌گردان، علوم اسراری و حتی یوفولوژی پرداختند تا خلأ زندگی خود را پر کنند. البته در این میان صحت‌وسقم ادعاهای مطرح‌شده توسط شاهدان عینی معمولا به‌خوبی سنجیده نمی‌شود. به‌همین‌دلیل یکی از گروه‌های یوفولوژیست تصمیم گرفت تا تحقیقات ویژه‌ای در این زمینه انجام دهد. این تحقیقات بااینکه در یک شهر کوچک انجام شدند، اما برای همیشه اثر خود را در تاریخ یوفولوژی بر جای گذاشتند.

یکی از کتاب‌های محبوب در آن دوران، «مشاهده‌ی بشقاب پرنده» (The Flying Saucer Vision) نوشته‌ی «جان میچل» بود. در این کتاب سعی شده بود تا بین گزارش‌های یوفوها و افسانه‌های باستانی انگلستان ارتباطی برقرار شود. میچل در آن زمان برای اولین‌بار این ایده را مطرح کرد که سرنشینان یوفوها از خطوط انرژی خاصی -که «لِی‌لاین» (Ley Lines) نامیده شدند- به‌عنوان مسیرهای حرکت خود در سطح سیاره‌ی ما استفاده می‌کنند.
ییلاق‌های «ویلت‌شایر» (Wiltshire) با حلقه‌های سنگی مشهور و آثار باستانی شگفت‌انگیزش تبدیل به محبوب‌ترین نقطه‌ی زمین برای علاقه‌مندان به یوفوها و (بعدها) نقوش مزارع شد. «گلاستون‌بری‌تور» (Glastonbury Tor) در «سامِرسِت» و جاهایی مانند آنها ناگهان تبدیل به دروازه‌هایی باستانی برای بشقاب‌پرنده‌ها شدند و یوفولوژیست‌ها را مانند پروانه‌ای که به‌سوی یک شعله جذب می‌شود به این منطقه کشاندند. البته زمانی‌که هیپی‌ها مشغول تماشای آسمان بودند «دیوید سیمپسون» و دوستانش کسانی را می‌دیدند که ادعا می‌کردند در آسمان یوفو دیده‌اند. آنها جرئت کرده و از خود می‌پرسیدند که آیا آنها واقعا سفینه‌هایی از جهانی دیگر دیده‌اند یا اتفاقات دیگری در زمین‌ها و تپه‌های جنوب انگلستان در جریان است؟...

گرگینه در شهر

اخبار پارانرمال

اخبار پارانرمال
وحشت سرتاسر شهر «هال» (Hull) در انگلستان را فراگرفته است زیرا تعداد زیادی از شهروندان مشاهده‌ی یک گرگینه‌ی 2/5 متری را گزارش کرده‌اند...
 گرگینه در شهر
وحشت سرتاسر شهر «هال» (Hull) در انگلستان را فراگرفته است زیرا تعداد زیادی از شهروندان مشاهده‌ی یک گرگینه‌ی 2/5 متری را گزارش کرده‌اند. از ماه دسامبر سال گذشته (آذر ۱۳۹۴) هفت شهروند مختلف که هیچ ارتباطی باهم نداشته‌اند، مدعی شده‌اند که با این هیولا در نزدیکی مناطق متروکه‌ی صنعتی حاشیه‌ی شهر برخورد کرده‌اند. این شاهدان ادعا می‌کنند که این هیولا ابتدا به شکل یک سگ ظاهرشده اما بعد تبدیل به یک سگ‌سان دو پا شده که شبیه به یک انسان نیز هست. بر اساس ادعاهای کسانی که می‌گویند این هیولای اسرارآمیز را دیده‌اند، این گرگینه به‌راحتی می‌توانست روی دو پای عقبی خود دویده و بجهد. یکی از شاهدان ‌هم ادعا کرده آن را درحالی‌ دیده است که از لاشه‌ی یک سگ «جرمن شپرد» تغذیه می‌کرد. متخصصان داستان‌ها و افسانه‌های محلی انگلیسی، معتقدند که نمونه‌ی داستان‌هایی ازاین‌دست در تاریخ زیاد است. یکی از این داستان‌ها به هیولایی اشاره دارد که به «بوگندوی پیر» (Old Stinker) شهرت داشته و در بخش دیگری از این جزیره دهان‌به‌دهان نقل می‌شده است. اینکه این ادعاها ارتباطی با بوگندوی پیر افسانه‌ای دارند یا نه هنوز مشخص نشده اما نکته‌ی‌ قابل‌توجه اینکه شهروندان هال، بسیار نگران این هیولای تازه‌وارد هستند. گفته می‌شود گروه‌هایی از نگهبانان داوطلب تشکیل‌شده تا در نقاط گزارش‌شده گشت‌زنی کرده و این گرگینه را به دام بیندازند. این گشت‌زنی‌ها قرار است در شب‌هایی که ماه کامل است، انجام گیرند. این گروه‌ها به وسایلی مانند دوربین‌های فیلم‌برداری و ضبط‌صوت مجهزند تا وجود این گرگینه را مستند کنند. تا چند وقت دیگر مشخص خواهد شد که این گروه‌های تحقیقاتی قادرند به نتیجه‌ی دلخواهشان برسند یا بعد از مدتی خسته شده و به روند عادی زندگی بازخواهند گشت.

 فیلم پاگنده‌ی جدید، جعلی است!
در هفته‌های اخیر، فیلمی در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود که ظاهرا نشان می‌دهد، پاگنده در ایالت آیداهو وجود دارد. پس‌ازآنکه این ویدئو توانست ۶۰۰هزار بار در کانال یوتیوب بازدید شود، سازنده‌ی آن –که هنوز هویتش نامشخص است- ویدئوی دیگری را بارگذاری کرد که به‌نوعی، اعتراف به جعلی بودن ویدئوی اول است. در این ویدئو که توسط یک پهپاد کوچک گرفته‌شده، مردی در یک لباس مانند پاگنده در میان دشتی می‌دود و پهپاد نیز به‌دنبال او رفته و از فاصله‌ی نزدیک‌تری از آن فیلم می‌گیرد. سپس یک نفر دیگر با لباس عروسکی از پشت درختان بیرون آمده و به سبک برنامه‌های عروسکی کودکان، به‌همراه پاگنده، یک کاغذ را به دوربین نشان می‌دهند که روی آن نوشته‌شده: «پاگنده؟ واقعا؟» در زیر این وید‌ئو هم توضیح داده‌شده که: «من هنوز به پاگنده و هیولای لاخ نس اعتقاد ندارم. البته معتقدم زندگی پر از شوخی‌ها و سرگرمی‌های مختلف است!»...