نویسنده: دیوید کلارک، ترجمه: سید معین عمرانی
براساس ادعاهای ثبت شده در دههی ۱۹۶۰/ 1340، آسمانها پر از نشانهها و عجایب بودند. بشقابپرندهها در آن زمان، بخشی از انفجار علاقه به مباحث مربوط به علوم و مکاتب اسراری بودند...
براساس ادعاهای ثبت شده در دههی ۱۹۶۰/ 1340، آسمانها پر از نشانهها و عجایب بودند. بشقابپرندهها در آن زمان، بخشی از انفجار علاقه به مباحث مربوط به علوم و مکاتب اسراری بودند. این موج از انگلستان و ایالاتمتحده آغازشده و به دیگر نقاط جهان سرایت پیدا کرد. در دنیای غرب، هزاران نفر از جوانان درگیر «جنبشهای عصر جدید» (New Age Movements) شدند. آنها به استفاده از شیوههای عرفانی شرقی، مواد روانگردان، علوم اسراری و حتی یوفولوژی پرداختند تا خلأ زندگی خود را پر کنند. البته در این میان صحتوسقم ادعاهای مطرحشده توسط شاهدان عینی معمولا بهخوبی سنجیده نمیشود. بههمیندلیل یکی از گروههای یوفولوژیست تصمیم گرفت تا تحقیقات ویژهای در این زمینه انجام دهد. این تحقیقات بااینکه در یک شهر کوچک انجام شدند، اما برای همیشه اثر خود را در تاریخ یوفولوژی بر جای گذاشتند.
یکی از کتابهای محبوب در آن دوران، «مشاهدهی بشقاب پرنده» (The Flying Saucer Vision) نوشتهی «جان میچل» بود. در این کتاب سعی شده بود تا بین گزارشهای یوفوها و افسانههای باستانی انگلستان ارتباطی برقرار شود. میچل در آن زمان برای اولینبار این ایده را مطرح کرد که سرنشینان یوفوها از خطوط انرژی خاصی -که «لِیلاین» (Ley Lines) نامیده شدند- بهعنوان مسیرهای حرکت خود در سطح سیارهی ما استفاده میکنند.
ییلاقهای «ویلتشایر» (Wiltshire) با حلقههای سنگی مشهور و آثار باستانی شگفتانگیزش تبدیل به محبوبترین نقطهی زمین برای علاقهمندان به یوفوها و (بعدها) نقوش مزارع شد. «گلاستونبریتور» (Glastonbury Tor) در «سامِرسِت» و جاهایی مانند آنها ناگهان تبدیل به دروازههایی باستانی برای بشقابپرندهها شدند و یوفولوژیستها را مانند پروانهای که بهسوی یک شعله جذب میشود به این منطقه کشاندند. البته زمانیکه هیپیها مشغول تماشای آسمان بودند «دیوید سیمپسون» و دوستانش کسانی را میدیدند که ادعا میکردند در آسمان یوفو دیدهاند. آنها جرئت کرده و از خود میپرسیدند که آیا آنها واقعا سفینههایی از جهانی دیگر دیدهاند یا اتفاقات دیگری در زمینها و تپههای جنوب انگلستان در جریان است؟...