تمدنهای باستانی آسیای غربی |
---|
میانرودان، سومر، اکد، آشور، بابل |
حتیان، هیتیها، لیدیه |
ایلام، اورارتو، منائیان، ماد، هخامنشی |
امپراتوریها / شهرها |
سومر: اوروک – اور – اریدو |
کیش – لاگاش – نیپور – اکد |
بابل – ایسین – اموری - کلدانی |
آشور: آسور، نینوا، نوزی، نمرود |
ایلامیان – شوش |
هوریها – میتانی |
کاسیها – اورارتو |
گاهشماری |
شاهان سومر |
شاهان ایلام |
شاهان آشور |
شاهان بابل |
شاهان ماد |
شاهان هخامنشی |
زبان |
خط میخی |
آرامی – هوری |
سومری – اکدی |
زبان مادی |
ایلامی |
اساطیر میانرودان |
انوما الیش |
گیل گمش – مردوخ |
نیبیرو |
بابل (به اکدی: باب-ایلی، به معنی دروازهٔ خدا) یکی از تمدنهای باستانی حوزهٔ میانرودان است. بابل در میانرودان در حوضهٔ رود فرات قرار داشت. بقایا و آوارههای به جا مانده از این شهر را تقریباً در ۸۸ کیلومتری جنوب بغداد امروزی و نزدیک شهر حله عراق میتوان یافت.[۱]
در مقایسه با شهرهای دیگر در ناحیه میانرودان، پیدایش بابل به عنوان یک شهر عمده با تاخیر صورت پذیرفت. نامی از این شهر در هیچ کدام از مدارک تاریخی که از پیش از قرن ۲۳ پ. م. به دست ما رسیده یافت نمیشود. البته شواهدی دال بر اینکه ساکنانی در آن محل در مقیاس کوچک در دوران ماقبل تاریخ حضور داشته اند موجود است. [۱]123456
پیدایش تمدن بابل در مقایسه با پیدایش تمدن در ناحیه میانرودان با تأخیر صورت پذیرفت. سومر اولین و قویترین دولت شهر میانرودان بود. پیدایش تمدنهای سومری و عیلامدر خاک میانرودان و خوزستان، توجه سامیان ساکن صحراهای سوریه آشور را به خود جلب نمود و بتدریج به منطقه میانرودان کشاند.
افزایش تدریجی جمعیت اقوام سامی در ناحیه میانرودان و افزایش تدریجی نفوذ سیاسی آنها در ناحیه میانرودان به گونهای بود که ۲۸۰۰ سال پ.م. سامیان اکثریت ساکنان بسیاری از شهرهای سومری را تشکیل داده و در مواردی حاکمیت این شهرها را در اختیار گرفتند.
یکی از این اقوام اکدیها بودند. اکد قومی سامینژاد بود که در شمال خاک میانرودان و در حوالی بغداد کنونی، میزیست. این قوم در نزاع با سومریان پیروز شدند. ۲۵۰۰ پ.م. سلسله سومریان باستان از هم پاشید و اکدیان ۳۰۰ سال در قدرت باقی ماندند.
یکی دیگر از این اقوام اموریها بودند. اموریها قبایل بسیار بدوی سامینژاد بودند که غرب فرات را از نیمه دوم هزاره سوم پ.م. اشغال کردند. آنها بابل را دو مرتبه (در انتهای هزارههای سوم (۲۱۲۲)پ.م. و آغاز هزارههای اول) پ.م. فتح کردند. حمورابی بعدها از میان همین قوم برخاست.
آشوریها نیز قومی سامینژاد بودند و زبان آنان با سایر زبانهای سامی، مانندِ عربی و عبری همریشه است. آشور نام سرزمینی است که در بخش میانی رود دجله قرار داشتهاست. دولت آشور در آغاز تابع بابل بود و یکی از استانهای کشور بابل بود. آشوریها وقتی که متحد گردیدند از بابل جدا شدند. در سال ۱۸۰۰ پ.م. فرمانروایان اولیه آشوری شهرهای آشور، نینوا و اربیل را متحد کردند. تاریخ از سلسلههای پادشاهی آشور بعد از سال ۱۴۲۰ پ.م. یاد میکند.
جانشین سومریان پادشاهی بابل و جانشین اکد امپراتوری آشور بود. نخستین سلسله پادشاهان بابل که از سال ۱۸۹۴ پیش از میلاد سر کار آمدند جانشین سومر شدند. کشور آشور که در میان سالهای ۱۸۰۰ و ۱۵۰۰ پیش از میلاد در شمال به قدرت رسید، جانشین اکد شد.
تاریخ بابل به چند دوره بخش میشود:
در سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد عیلام میانرودان را به تصرف خود درآورد. موقعیت بابل کهن ۱۸۹۴ پ. م. توسط اموریها تقویت شد. با درگیری طولانی سومریها در جنوب و بابلیها در شمال میانرودان، سرانجام اقتدار بابلیها تحت سلطه حمورابی ۱۷۹۲-۱۷۵۰ پ.م. تثبیت شد.
شهر بابل در سلسله سوم اور مرکزی ایالتی بود. تقویت موقعیت این شهر البته پس از سقوط این سلسله و با روی کار آمدن سلسله اموری در سال ۱۸۹۴ پ.م. صورت پذیرفت. سمو آبوم یکی از پادشاهان اموریان بابل را مرکز سلطنتش (که در آن زمان از نظر جغرافیایی کوچک بود) قرار داد. با فتوحاتی که حمورابی، ششمین پادشاه سلسله اموری، انجام داد این شهر مبدل به مرکز حکومتی شد که بر تمامی میانرودان جنوبی و بخش هایی از آشور (شمال عراق امروزی) سلطه داشت. جدا از اهمیت سیاسی این شهر به عنوان مرکز حکومت اموریان، موقعیت جغرافیایی این شهر نیز برای تجارت و کارهای حکومتی مناسب بود. از طرف دیگر ثروت و قدر و منزلتی که این شهر کسب کرده بود آن را به هدف مناسبی برای حمله خارجیها مبدل کرده بود.[۱]
در زمان حمورابی شیوهٔ جدید مدیریت که تمرکز قدرت در مرکز و دربار بود به کار گرفته شد و قدرتی که در اختیار فرمانروایان ولایات بود به پادشاه تفویض شد و حکومت پادشاهی مدعی داشتن سرمنشاء الهی شد. اقتدار بابل در دنیای قدیم آنچنان بود که در دولتهای بعدی دنیای قدیم اثرگذار شد. به ویژه قوانین حمورابی که لوحنوشتهٔ آن در شوش یافته شده. حمورابی را واضع اولین قانون نوشته میدانند. این مجموعه قوانین نوشته بر تخته سنگی یافت شدهاست که اصل آن در لوور است و رونوشتهایی از آن به موزههای ایران و عراق داده شدهاست. قوانین حمورابی مربوط به زراعت، آبیاری، کشتیرانی، خرید و فروش برده و مجازاتها، ارث و ازدواج است.
بابل کهن توسط هیتیها در سال ۱۵۹۵/۱۵۳۱ تسخیر شد و پایان یافت. سپس حکومت سلسله کاسیها بنیان نهاده شد.
سرانجام سپاه کاسی به ریاست گانداش برای فتح بابل حمله کرد و بابل فتح شد. در سال ۱۵۳۰ ق.م. سلسله کاسیها به سلطنتسلسله حمورابی پایان دادند. حکومت کاسیها بر بابل بیش از ۴۰۰ سال ادامه یافت. کاسیان موفق شدند بر ایلام نیز مسلط شوند وشوش را مدتها اداره نمودند.
شوتروک ناخونته اول، پادشاه ایلامیان، در سال ۱۲۳۴ پ.م. کاسیها را تحت سلطه خود درآورد.[۱] شوتروک ناخونته فرمان به غارت بابل داد و تمام گنجینههای آن شهر را به شوش منتقل کرد.[نیازمند منبع] البته کاسیها موفق شدند بعدها مجدداً قدرت خود را باز یابند و تا سال سال ۱۱۵۸ پ.م. بر این منطقه حاکم باشند.[۱]
در سال ۱۱۵۸ پ.م. سپاه ایلام بابل را فتح کرد. هر چند حکومت ایلامیها در خارج از بابل تشکیل شده بود، ولی پس از فتح بابل مرکز حکومت شان را به این شهر منتقل کردند.[۱]
آشور در آغاز یکی از استانهای کشور بابل بود. آشوریها پس از اتحاد از بابل جدا شدند.[۱] تاریخ از سلسلههای پادشاهی آشور (در آشور) بعد از سال ۱۴۲۰ پ.م. یاد میکند. تیگلتپیلسر سوم (از ۷۴۵-۷۲۷ پ. م.) به پادشاهی آشور و بابل رسید. آشور حدود 800 سال دوام کرد و سرانجام مغلوب دولت ماد شد.
ژنرال نبوپولاصر در سال ۶۲۶ پ. م. در بابل به قدرت رسید و این آغاز دوران بابل نو است. امپراتوری جدید بابل کلدانی میباشد. نبوپولاصر از ۶۲۶ تا ۶۰۵ ق.م. حکومت کرد، و دوباره شهر بابل به عنوان پایتخت امپراتوری بابل برگزیده شد و سلسله جدید فرمانروایان بابل را بنیاد نهاد. شهر بابل تحت فرمانروایی کلدانیان مجدداٌ عظمت خود را باز یافت. امپراتوری قدرتمند آشور در ۶۱۲ پ.م با هجوم متحد ماد و بابل سقوط کرد و قدرت از نینوا به بابل منتقل شد.
در سال ۵۹۷ پ.م. که بختالنصر به اکدی نِبُوخَذنِصَّر امپراتور بابل سرزمین یهودیه را به تصرف درآورد، بسیاری از مردمان آن را که توان کاری داشتند به اسارت به بابل برد که در آن هنگام پایتخت کلدانی محسوب میشد. سرزمین یهودیه به صورت یکی از ایالات دور افتاده امپراتوری بابل درآمد.
سرانجام امپراتوری قدرتمند بابل به دست کوروش کبیر در سال ۵۳۸ ق.م. فتح شد. ساتراپ بابل بخشی از امپراتوری هخامنشی گردید. کورش کبیر به یهودیان امکان داد به سرزمین خویش باز گردند، شماری از آنان به سرزمین ایران کوچ کردند.
امپراتوری بابل نو | ||||
| ||||
آشور | ||||
پایتخت | بابل | |||
زبان(ها) | اکدی, آرامی | |||
دولت | پادشاهی | |||
پادشاه | ||||
- ۶۲۶ تا ۶۰۵ پیش از میلاد | نبوپولسر | |||
- ۵۵۶-۵۳۹ پیش از میلاد | نبونید | |||
دوره تاریخی | عصر آهن | |||
- نبوپلسر | ۶۲۶ پیش از میلاد | |||
- نبرد اپیس | ۵۳۹ پیش از میلاد |
تمدن بابل یکی از تمدنهای باستانی حوزهٔ میانرودان است. تاریخ تمدن بابل به چند دوره بخش میشود؛ دوره امپراتوری بابل نو از ۶۲۶ تا ۵۳۸ ق.م. میباشد.
در سدهٔ هفتم پ.م. شهر بابل تحت فرمانروایی کلدانیان مجدداًٌ عظمت خود را باز یافت. شهر بابل دوباره به عنوان پایتخت امپراتوری بابل برگزیده شد. ژنرالنبوپولاسار که از ۶۲۶ تا ۶۰۵ پ.م. حکومت کرد، سلسله جدید فرمانروایان بابل کلدانی را بنیاد نهاد. پسر نبوپولاسار، نبوکد نزر از ۶۰۵ تا ۵۶۲ پ.م. فرمانروایی کرد.
نبوکدنز (بخت النصر) پیکارهای سختی را علیه یهودا انجام داد و شورش آنها را در هم کوبید. در سال ۵۹۷ پ.م. بختالنصر امپراتور بابل سرزمین یهودیه را به تصرف درآورد، در سال ۵۸۶ پ.م. این پادشاه، شهر اورشلیم و معبد سلیمان را نابود کرد یهودیان به اسارت و بردگی به بابل رفتند.
بسیاری از مردمان یهودیه که توان کاری داشتند را به اسارت به بابل برد که در آن هنگام پایتخت کلدانی محسوب میشد. سرزمین یهودیه به صورت یکی از ایالات دور افتاده امپراتوری بابل درآمد. یهودیان تا سال ۵۳۸ پ.م. یعنی زمانی که ایرانیان به بابل حمله کردند و آخرین امپراتوری میانرودان را نابود کردند همچنان در اسارت بودند.
سرانجام امپراتوری قدرتمند بابل به دست کوروش کبیر در سال ۵۳۸ پ.م. فتح شد. ساتراپ بابل بخشی از امپراتوری هخامنشی گردید.